خانه درخواست مشاوره سوالات متداول تقویم مالی 02144860484 09194205207
× خانه خدمات حسابداری پایانه های فروشگاهی و سامانه مودیان خدمات مالیاتی خدمات حسابرسی مشاوره مالی مشاوره مالیاتی درخواست مشاوره سوالات متداول تقویم مالی 02144860484 09194205207
مدیریت-سرمایه-در-گردش-و-ارتباط-آن-جریان-نقدینگی

مدیریت سرمایه در گردش و ارتباط آن جریان نقدینگی

ما در این مقاله در ارتباط با مدیریت سرمایه در گردش و ارتباط آن جریان نقدینگی و همچنین شاخص هایی برای اندازه گیری عملکرد مدیریت سرمایه در گردش پرداخته ایم.

مدیریت سرمایه در گردش و ارتباط آن جریان نقدینگی

مدیریت سرمایه در گردش به مدیریت و کنترل فعالیت‌های مربوط به سرمایه‌های یک شرکت در دوره زمانی کوتاه می‌پردازد. در این روش، اهداف شرکت برای دوره زمانی کوتاه مشخص می‌شوند و سرمایه شرکت به نحوی مدیریت می‌شود که این اهداف به دست آیند.
در مدیریت سرمایه در گردش، از شاخص‌های مختلفی مانند نسبت سود به حجم فروش، نسبت حاشیه سود به حجم فروش، نسبت پرداخت وجه به تأخیر پرداخت و نسبت سرمایه‌گذاری به فروش برای اندازه گیری عملکرد استفاده می‌شود. همچنین، مدیریت سرمایه در گردش شامل مطالعه و بررسی عوامل بیرونی مانند شرایط بازار، رقبای رقابتی و تغییرات قیمت و هزینه‌ها نیز می‌شود.
با استفاده از مدیریت سرمایه در گردش، شرکت می‌تواند به بهبود عملکرد خود و افزایش سودآوری خود برای دوره زمانی کوتاه کمک کند. همچنین، این روش به شرکت کمک می‌کند تا با توجه به شرایط بازار و رقبا، به بهترین شکل ممکن از سرمایه خود استفاده کند.

شاخص های اندازه گیری عملکرد مدیریت سرمایه در گردش

علاوه بر شاخص هایی که در بالا برای اندازه گیری عملکرد در مدیریت سرمایه در گردش اشاره شد، شاخص های دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند به عنوان معیارهای اندازه گیری عملکرد در این حوزه مورد استفاده قرار بگیرند. به عنوان مثال:

1. نسبت سرمایه‌گذاری به سود: این شاخص نشان می‌دهد که برای هر واحد سودی که شرکت تولید می‌کند، چه مقدار سرمایه برای تولید آن واحد سود صرف می‌شود.

2. زمان دوره پرداخت: این شاخص نشان می‌دهد که شرکت چه مدت زمانی برای پرداخت حساب‌های خود نیاز دارد. این شاخص می‌تواند به شرکت کمک کند تا با تأخیرات پرداختی کاهش دهد و از افزایش هزینه‌های ناشی از تأخیر پرداختی جلوگیری کند.

3. نرخ دوره تأمین مالی: این شاخص نشان می‌دهد که شرکت چه مدت زمانی برای تأمین مالی نیاز دارد. این شاخص به شرکت کمک می‌کند تا بفهمد که آیا باید بیشتر به دنبال منابع مالی گردد یا نه.

4. نسبت فروش به سرمایه در گردش: این شاخص نشان می‌دهد که چه مقدار سرمایه به چرخه فروش شرکت مرتبط است.

5. نرخ تبدیل موجودی به فروش: این شاخص نشان می‌دهد که چه مدت زمانی برای تبدیل موجودی به فروش نیاز دارد و به شرکت کمک می‌کند تا بهبود عملکرد خود در این زمینه را مشخص کند.

در هر صورت، شاخص‌هایی که در اندازه‌گیری عملکرد در مدیریت سرمایه در گردش استفاده می‌شوند، باید با شرایط و نیازهای شرکت سازگار باشند.

 در زیر به برخی از شاخص‌های مهم برای اندازه‌گیری عملکرد در مدیریت سرمایه در گردش اشاره خواهم کرد:

1. نسبت حجم فروش به سرمایه گذاری: این شاخص نشان می‌دهد که چه میزان سرمایه شرکت برای تولید هر واحد فروش خود مصرف می‌کند. این شاخص باید در هر دوره زمانی که شرکت در آن فعالیت می‌کند، به روزرسانی شود.

2. نسبت حاشیه سود به حجم فروش: این شاخص نشان می‌دهد که چه میزان سود برای هر واحد فروش شرکت تولید می‌کند. این شاخص به شرکت کمک می‌کند تا عملکرد خود را با رقبای خود و بازار مقایسه کند.

3. نسبت بدهی به حجم فروش: این شاخص نشان می‌دهد که چه میزان بدهی شرکت در مقابل حجم فروش خود است. شرکت‌هایی که دارای بدهی زیادی هستند، ممکن است با مشکلات مالی مواجه شوند.

4. نسبت پرداخت وجه به تأخیر پرداخت: این شاخص نشان می‌دهد که شرکت چه میزان از حساب‌های خود را به موقع پرداخت می‌کند. پرداخت به موقع حساب‌ها به شرکت کمک می‌کند تا رابطه خوبی با تأمین‌کنندگان و مشتریان خود داشته باشد.

5. نرخ تبدیل موجودی به فروش: این شاخص نشان می‌دهد که چه مدت زمانی برای تبدیل موجودی به فروش نیاز دارد. این شاخص به شرکت کمک می‌کند تا بهبود عملکرد خود در این زمینه را مشخص کند.

6. نرخ برگشت موجودی: این شاخص نشان می‌دهد که چه مقدار از موجودی شرکت به مدت یک دوره زمانی به فروش رفته است. این شاخص به شرکت کمک می‌کند تا به بهترین شکل ممکن از موجودی خود استفاده کند.

همچنین، می‌توانید از شاخص‌های دیگری نیز استفاده کنید که به شرایط خاص شرکت شما بیشتر سازگار باشند.

روش محاسبه هر شاخص برای اندازه گیری مدیریت سرمایه در گردش

در زیر به برخی از شاخص‌های مهم برای اندازه‌گیری عملکرد در مدیریت سرمایه در گردش و روش محاسبه آن‌ها اشاره خواهم کرد:

1. نسبت حجم فروش به سرمایه گذاری:

برای محاسبه این شاخص، حجم فروش خالص شرکت بر تراز سرمایه گذاری خالص شرکت تقسیم می‌شود. به عبارت دیگر:

نسبت حجم فروش به سرمایه گذاری = حجم فروش خالص شرکت / تراز سرمایه گذاری خالص شرکت

2. نسبت حاشیه سود به حجم فروش:

برای محاسبه این شاخص، حاشیه سود خالص شرکت بر حجم فروش خالص شرکت تقسیم می‌شود. به عبارت دیگر:

نسبت حاشیه سود به حجم فروش = حاشیه سود خالص شرکت / حجم فروش خالص شرکت

3. نسبت بدهی به حجم فروش:

برای محاسبه این شاخص، بدهی خالص شرکت بر حجم فروش خالص شرکت تقسیم می‌شود. به عبارت دیگر:

نسبت بدهی به حجم فروش = بدهی خالص شرکت / حجم فروش خالص شرکت

4. نسبت پرداخت وجه به تأخیر پرداخت:

برای محاسبه این شاخص، مجموع پرداخت وجه به تأخیر داده شده توسط شرکت بر مجموع مبالغ پرداخت‌شده به موقع توسط شرکت تقسیم می‌شود. به عبارت دیگر:

نسبت پرداخت وجه به تأخیر پرداخت = مجموع پرداخت وجه به تأخیر / مجموع مبالغ پرداخت‌شده به موقع

5. نرخ تبدیل موجودی به فروش:

برای محاسبه این شاخص، فروش خالص شرکت بر میانگین موجودی کالا در دوره مورد نظر تقسیم می‌شود. به عبارت دیگر:

نرخ تبدیل موجودی به فروش = فروش خالص شرکت / ((موجودی ابتدایی + موجودی نهایی) / 2)

6. نرخ برگشت موجودی:

برای محاسبه این شاخص، مجموع مقدار موجودی کالاهای برگشتی به شرکت بر تمام موجودی کالا در دوره مورد نظر تقسیم می‌شود. به عبارت دیگر:

نرخ برگشت موجودی = مجموع مقدار موجودی کالاهای برگشتی / موجودی کل

همچنین، برای شاخص‌های دیگرنیز روش محاسبه متفاوتی وجود دارد. به طور کلی، برای هر شاخص باید با توجه به نوع فعالیت شرکت و شرایط خاص آن، روش محاسبه‌ی مناسب برای آن شاخص انتخاب شود.

ارتباط سرمایه در گردش با جریان نقدینگی

سرمایه در گردش و جریان نقدینگی دو مفهوم مهم در حسابداری و مدیریت مالی هستند که با یکدیگر ارتباط دارند. سرمایه در گردش به مجموعه‌ای از دارایی‌ها و بدهی هایی گفته می‌شود که به صورت مستقیم در فعالیت‌های روزمره شرکت تاثیر دارند و توسط شرکت در گردش نگهداشته می‌شوند. این دارایی‌ها معمولاً شامل موجودی کالا، بدهی‌های پرداختنی به تأمین کنندگان، بدهی‌های دریافتنی از مشتریان و سرمایه‌های نقدی در دسترس شرکت هستند.

از سوی دیگر، جریان نقدینگی به مجموعه پولی اشاره دارد که به شرکت وارد یا از شرکت خارج می‌شود. جریان نقدینگی می‌تواند از فروش محصولات، دریافت و پرداخت حساب‌ها، سرمایه گذاری‌های جدید و هزینه‌های مختلف شرکت ناشی شود.

برای یک شرکت، جریان نقدی مثبت به معنی دریافت بیشترین میزان پول نقد در مقایسه با هزینه‌هایی است که برای راه اندازی و توسعه فعالیت‌های خود نیاز دارد.

ارتباط سرمایه در گردش با جریان نقدینگی این است که سرمایه در گردش، میزان دارایی‌هایی است که به صورت مستقیم در فعالیت‌های روزمره شرکت تاثیر دارند. بنابراین، به طور کلی می‌توان گفت که جریان نقدینگی شرکت در بیشتر موارد تحت تأثیر مستقیم سرمایه در گردش قرار دارد. به عنوان مثال، اگر یک شرکت دارای موجودی زیادی باشد و بخش عمده‌ای از سرمایه در گردش آن را تشکیل دهد، این موجودی‌ها شاید بتوانند به فروش تبدیل شوند، اما در صورتی که هزینه‌های مربوط به نگهداری و مدیریت آن‌ها بیشتر از درآمد حاصل از فروش آن‌ها باشد، جریان نقدینگی شرکت ممکن است به شدت تحت تأثیر قرار گیرد.

بنابراین، برای بهبود جریان نقدینگی شرکت، مدیران مالی و حسابداری باید با توجه به سرمایه در گردش، برنامه‌ریزی کنند و بهینه سازی هزینه‌های مربوط به دارایی‌های سرمایه در گردش انجام دهند. به عنوان مثال، با کاهش موجودی‌های غیرضروری، کاهش بدهی‌های دریافتنی و افزایش تنوع محصولات، می‌توان بهبود جریان نقدینگی شرکت را تحقق داد.

همچنین، برای افزایش سرمایه در گردش، شرکت‌ها می‌توانند با بهبود عملکرد فروش، بهبود مدیریت موجودی و بهبود شرایط پرداخت، به صورت مستقیم روی این شاخص تأثیر بگذارند. در کل، سرمایه در گردش و جریان نقدینگی دو مفهوم متفاوت هستند، اما به طور مستقیم با یکدیگر ارتباط دارند و بهبود هر دو می‌تواند به بهبود عملکرد و موفقیت شرکت کمک کند.

آیا افزایش سرمایه در گردش همیشه بهبود جریان نقدینگی را به دنبال دارد؟

افزایش سرمایه در گردش می‌تواند بهبود جریان نقدینگی را به دنبال داشته باشد، اما این قاعده‌ای مطلق نیست و در برخی موارد ممکن است این ارتباط مستقیم نباشد.

در واقع، ارتباط سرمایه در گردش با جریان نقدینگی به شدت وابسته به نوع فعالیت و نوع صنعتی است که شرکت در آن فعالیت می‌کند. برای مثال، در برخی صنایع مانند صنعت خودروسازی، سرمایه در گردش ممکن است شامل موجودی بزرگی از قطعات و مواد اولیه باشد که نیاز به نگهداری و مدیریت دارند. در این صورت، افزایش سرمایه در گردش ممکن است بهبود جریان نقدی را به دنبال نداشته باشد، چرا که هزینه‌های نگهداری و مدیریت این موجودی‌ها بیشتر از درآمد حاصل از فروش آن‌ها باشد.

همچنین، در برخی موارد، افزایش سرمایه در گردش ممکن است بهبود جریان نقدینگی را به دنبال داشته باشد، اما این بهبود ممکن است به صورت فصلی باشد و در بلندمدت، مشکلاتی در جریان نقدی شرکت به وجود آید. به عنوان مثال، اگر یک شرکت با افزایش موجودی‌های خود، فروش بیشتری را تجربه کند، جریان نقدی شرکت ممکن است بهبود یابد. اما اگر این موجودی‌ها به دلیل عدم مدیریت مناسب، تبدیل به موجودی‌های غیرضروری شوند، هزینه‌های نگهداری و مدیریت آن‌ها بالا می‌رود و در نتیجه، جریان نقدینگی شرکت ممکن است به شدت تحت تأثیر قرار گیرد.

بنابراین، برای بهبود جریان نقدینگی شرکت، باید به صورت جامع و با توجه به شرایط خاص شرکت، برنامه‌ریزی کنید و با بهینه‌سازی هزینه‌های مربوط به دارایی‌های سرمایه در گردش، بهبود جریان نقدینگی را تحقق بخشید.

 

 

 

 

ارسال نظر

نظرات کاربران