تحقیقاتی در ارتباط با دلایل اهمیت مالیات

ما در این مقاله به بررسی تحقیقاتی که در باره اهمیت مالیات و نحوه مدیریت صحیح امور مالیاتی با مقایسه آمار های چند کشور پرداخته ایم.

چرا مالیات برای دولت ها مهم است؟

برای تقویت رشد و توسعه اقتصادی، دولت ها به منابع مالی پایدار برای برنامه های اجتماعی و سرمایه گذاری های عمومی نیاز دارند. برنامه های ارائه دهنده راه کار هایی برای توسعه بهداشت، آموزش، زیرساخت ها و سایر خدمات برای دستیابی به هدف مشترک جامعه ای مرفه، کارآمد و منظم مهم هستند. توسعه این زیر ساخت ها و پاسخ درست به این نیاز ها دولت ها را مجبور می کند که درآمد خود را افزایش دهند. شما به این دید که تنها مالیات را برای کالا ها و خدمات عمومی پرداخت می کنید به مالیات نگاه نکنید بلکه یک عنصر کلیدی در قرارداد اجتماعی بین شهروندان و اقتصاد است. نحوه افزایش و هزینه مالیات ها می تواند مشروعیت یک دولت را تعیین کند. پاسخگو نگه داشتن دولت ها برای درآمد های مالیاتی که دارد، اداره مؤثر درآمدهای مالیاتی و به طور گسترده تر، مدیریت خوب منابع مالی از راه های است که می توان به بهبود توسعه اقتصادی یک جامعه ایمان داشت.

همه دولت ها به درآمد نیاز دارند، اما چالش این است که نه تنها سطح نرخ های مالیاتی بلکه پایه مالیاتی را نیز با دقت انتخاب کنند. دولت ها همچنین باید یک سیستم تطبیق مالیاتی طراحی کنند که مالیات دهندگان را از مشارکت منصرف نکند. داده‌های نظرسنجی اخیر از 147 شرکت برتر دنیا که بیشترین تولید و کارمند را دارند نشان می‌دهد که شرکت‌ها نرخ‌های مالیاتی را جزو پنج محدودیت اصلی برای توسعه و رشد فعالیت های خود می‌دانند.

چرا نرخ مالیات اهمیت دارد؟

مقدار هزینه مالیات برای مشاغل برای سرمایه گذاری و رشد اهمیت دارد. در جایی که مالیات ها بالاست، کسب و کارها تمایل بیشتری به کنار گذاشتن بخش رسمی برای اعلام درامد خود دارند. یک مطالعه نشان می دهد که نرخ های مالیاتی بالاتر با ثبت کسب و کارهای رسمی کمتر و سرمایه گذاری خصوصی کمتر مرتبط است. افزایش 10 درصدی در نرخ مؤثر مالیات بر درآمد شرکتی با کاهش نسبت سرمایه گذاری به تولید ناخالص داخلی تا 2 درصد و کاهش نرخ ورود کسب و کار حدود 1 درصد همراه است. معادل افزایش مالیات تا 1 درصد از تولید ناخالص داخلی، تولید را طی سه سال آینده نزدیک به 3 درصد کاهش می دهد. بنابر این افزایش مالیات همیشه باید به گونه ای باشد که موجب قانون گریزی و آسیب به اقتصاد نباشد.

مالیات بر سود تنها بخشی از کل هزینه مالیات کسب و کار است (به طور متوسط حدود 39٪). برای مثال، در جمهوری بولیواریانا در کشورونزوئلا، مالیات بر درآمد اسمی شرکت بر اساس مقیاس تصاعدی 15 تا 34 درصد درآمد خالص است، اما کل صورت حساب مالیات کسب و کار حتی پس از در نظر گرفتن کسورات و معافیت‌ها 73.31 درصد از درآمد تجاری است.

نگه داشتن نرخ های مالیاتی در سطح معقول می تواند توسعه بخش خصوصی و رسمی شدن مشاغل را تشویق کند. نرخ‌های مالیاتی متوسط به ‌ویژه برای شرکت‌ های کوچک و متوسط که به رشد اقتصادی و اشتغال کمک می‌کنند، اما به درآمد مالیاتی اضافه نمی‌کنند، اهمیت دارد. مطالعاتی در شمال آفریقا نشان می دهد که شرکت های کوچک و متوسط بیش از 90 درصد مالیات دهندگان را تشکیل می دهند اما تنها 25 تا 35 درصد از درآمد مالیاتی را شامل می شوند. ایجاد چنین شرایطی ممکن است باعث شود کسب و کارها به سمت بخش غیررسمی حرکت کنند یا حتی بدتر از آن، فعالیت خود را متوقف کنند.

در برزیل، دولت یک طرح مالیاتی را برای کسب و کار های کوچک اجرا کرد. یک رژیم مالیاتی که برای ساده سازی جمع آوری مالیات برای شرکت های کوچک و کوچک طراحی شده است. این برنامه هزینه های مالیاتی کلی را 8 درصد کاهش داد و به افزایش 11.6 درصدی نرخ مجوز کسب و کار، افزایش 6.3 درصدی در ثبت شرکت های خرد و افزایش 7.2 درصدی در تعداد شرکت های ثبت شده در سازمان مالیاتی کمک کرد. وصول درآمد در نتیجه افزایش پرداخت های مالیاتی و مشارکت های تامین اجتماعی 7.4 درصد افزایش یافت. این طرح مالیاتی را برای کسب و کار های کوچک همچنین با افزایش درآمد، سود، اشتغال پرداختی و سرمایه ثابت شرکت‌های بخش رسمی اعتبار داشت.

کسب و کارها به آنچه برای مالیات خود می گیرند اهمیت می دهند. زیرساخت های کیفی برای عملکرد سالم یک اقتصاد حیاتی است زیرا نقش محوری در تعیین محل فعالیت اقتصادی و انواع بخش هایی دارد که می توانند توسعه یابند. نیروی کار سالم برای رقابت پذیری و بهره وری اقتصاد حیاتی است. سرمایه گذاری در ارائه خدمات بهداشتی هم به دلایل اقتصادی و هم به دلایل اخلاقی ضروری است. آموزش پایه کارایی هر کارگر را افزایش می دهد و آموزش عالی با کیفیت خوب به اقتصاد این امکان را می دهد که از زنجیره ارزش فراتر از فرآیندهای تولید و محصولات ساده حرکت کنند.

کارایی تبدیل درآمد مالیاتی به کالاها و خدمات عمومی در سراسر جهان متفاوت است. داده‌های اخیر از شاخص‌های توسعه جهانی و شاخص توسعه انسانی نشان می‌دهد که اقتصاد کشور هایی مانند ایرلند و مالزی که همگی نرخ‌های مالیاتی نسبتاً پایینی دارند درآمدهای مالیاتی را به‌طور کارآمد ایجاد می‌کنند و سود را به کالاها و خدمات عمومی با کیفیت بالا تبدیل می‌کنند. این داده ها برعکس آنچه که در کشور های آنگولا و افغانستان اتفاق می افتد را نشان می دهد. توسعه اقتصادی اغلب نیاز به درآمد مالیاتی جدید را برای تامین مالی افزایش هزینه های عمومی افزایش می دهد. در عین حال، نیاز به یک اقتصاد پویا و قدرتمند با ساختار های قوی مدیریتی دارد تا بتواند آن نیازها را برآورده کند. مهم تر از سطح مالیات، نحوه استفاده از درآمد است. در اقتصاد های در حال توسعه، نرخ های مالیاتی بالا و ضعف مدیریت مالیاتی تنها دلایل پایین بودن نرخ جمع آوری مالیات نیست. اندازه و حجم بخش غیررسمی یا همان بخشی که درآمد هایش جایی ثبت نمی شود نیز مهم است. پایه مالیاتی بسیار محدود تر است زیرا اکثر کارگران در بخش غیررسمی دستمزد های بسیار پایینی دریافت می کنند.

چرا اداره صحیح امور مالیاتی مهم است؟

اداره امور مالیاتی به صورت کارآمد و درست می تواند به تشویق مشاغل برای ثبت رسمی کمک کند و در نتیجه پایه مالیاتی را گسترش داده و درآمدهای مالیاتی را افزایش دهد. اداره امور مالیاتی اگر به سمت .و سویی پیش برود که باعث ایجاد بی عدالتی شود احتمالاً سیستم مالیاتی را بدنام کرده و مشروعیت دولت را کاهش می دهد. در بسیاری از اقتصادهای در حال گذار در دهه 1990، ناکامی در بهبود مدیریت مالیاتی زمانی که سیستم های مالیاتی جدید معرفی شدند، منجر به اعمال نابرابر مالیات، فرار مالیاتی گسترده و درآمد مالیاتی کمتر از حد انتظار شد.

پیروی از قوانین مالیاتی برای حفظ کارکرد سیستم برای همه و حمایت از برنامه ها و خدماتی که زندگی را بهبود می بخشد، مهم است. یکی از راه‌های تشویق به تبعیت از قوانین مالیاتی این است که قوانین را تا حد امکان واضح و ساده نگه دارید. سیستم های مالیاتی بیش از حد پیچیده با فرار مالیاتی بالا همراه است. هزینه های بالای رعایت مالیات با بخش های غیررسمی بزرگتر، فساد بیشتر و سرمایه گذاری کمتر مرتبط است. اقتصاد کشور هایی با سیستم ‌های مالیاتی ساده و خوب طراحی شده می‌توانند فعالیت کسب ‌و کار و در نهایت سرمایه‌گذاری و اشتغال را تقویت کنند. تحقیقات جدید نشان می‌دهد که یک عامل تعیین‌کننده مهم برای رسمی شدن فعالیت های یک شرکت و پرداخت مالیات سهولت پرداخت مالیات می باشد. مطالعه 118 اقتصاد  کشور های مختلف طی 6 سال نشان داد که کاهش 10 درصدی بار اداری مالیاتی که با تعداد پرداخت‌های مالیات در سال و زمان لازم برای پرداخت مالیات اندازه‌گیری می‌شود منجر به افزایش 3 درصدی در نرخ ورودی سالانه مشاغل شد.

امور مالیاتی در حال تغییر است زیرا اکوسیستمی که در آن فعالیت می کند گسترده تر و عمیق تر می شود، که بیشتر به دلیل افزایش گسترده جریان اطلاعات دیجیتال است. ادارات مالیاتی هر کشور از طریق معرفی فناوری جدید و ابزارهای تحلیلی به این چالش ها پاسخ می دهند. آنها باید در نحوه عملکرد خود تجدید نظر کنند و چشم انداز کاهش هزینه ها، افزایش انطباق و مشوق های مالیاتی را برای مالیات دهندگان سازگار ارائه دهند. در سال 2013، تاجیکستان پروژه اصلاح اداره مالیات را راه اندازی کرد و در نتیجه، این کشور یک سیستم مالیاتی کارآمدتر، شفاف و خدمات محور ایجاد کرد. نوسازی زیرساخت فناوری اطلاعات و معرفی یک سیستم مدیریت مالیاتی یکپارچه باعث افزایش کارایی و کاهش تعاملات فیزیکی بین ممیزان مالیاتی و مودیان شد. به دنبال بهبود خدمات مالیات دهندگان، تعداد شرکت های فعال و مودیان مالیاتی، دو برابر شده و وصول درآمد به شدت افزایش یافته است. به عنوان مثال از بهبود سیستم های مالیاتی و آسان کردن آن برای مودیان یک مالیات دهنده در تاجیکستان به طور متوسط در سال 2016، 28 روز را صرف رعایت تمام مقررات مربوط به مالیات کرده است، در حالی که این میزان در سال 2012، 37 روز بوده است.

باید به این نکته توجه داشت که هزینه های پایین انطباق مالیات و ایجاد رویه های کارآمد و سریع می تواند برای ترغیب شرکت ها به پرداخت مالیات بسیار موثر باشد. الزامات ارسال فاکتورها یا سایر اسناد همراه با اظهارنامه به زمان تطابق می افزاید. ساده‌سازی فرآیند انطباق و کاهش زمان لازم برای مطابقت با الزامات برای کارآمدی سیستم‌های مالیات بر ارزش افزوده مهم است. ساده‌سازی فرآیند انطباق و کاهش زمان لازم برای مطابقت با الزامات برای کارآمدی سیستم‌های مالیات بر ارزش افزوده مهم است.

چرا فرآیندهای پس از تشکیل پرونده مالیاتی مهم هستند؟

تسلیم اظهارنامه مالیاتی در سازمان مالیاتی به معنای توافق در مورد بدهی مالیاتی نهایی نیست. اغلب، سختی مالیات پس از ثبت اظهارنامه مالیاتی شروع می شود. فرآیندهای پس از تشکیل پرونده  مانند درخواست بازپرداخت مالیات بر ارزش افزوده، انجام ممیزی مالیاتی یا درخواست تجدید نظر در ارزیابی مالیاتی  می تواند چالش برانگیز ترین تعاملی باشد که یک کسب و کار با مقامات مالیاتی دارد. کسب ‌و کارها ممکن است مجبور باشند به نسبت رویه‌های انطباق مالیاتی معمولی زمان و تلاش بیشتری را برای فرآیند هایی که پس از تسلیم اظهارنامه ‌های مالیاتی رخ می‌دهند، سرمایه‌گذاری کنند.

چرا سیستم های بازپرداخت مالیات بر ارزش افزوده اهمیت دارد؟

بازپرداخت مالیات بر ارزش افزوده جزء جدایی ناپذیر هر سیستم مالیات بر ارزش افزوده مدرن است. در اصل، نرخ مالیات بر ارزش افزوده بر مصرف کننده نهایی است، نه برای مشاغل. بر اساس دستورالعمل های سیاست مالیاتی تعیین شده توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، سیستم مالیات بر ارزش افزوده باید خنثی و کارآمد باشد. فقدان یک سیستم بازپرداخت مالیات بر ارزش افزوده کارآمد برای مشاغل با مالیات بر ارزش افزوده ورودی مازاد در یک دوره مالیاتی معین، این هدف را تضعیف خواهد کرد. مالیات بر ارزش افزوده می تواند تأثیر مخربی بر قیمت های بازار و رقابت داشته باشد و در نتیجه رشد اقتصادی را محدود کند.

فرآیندهای بازپرداخت می تواند ضعف عمده سیستم های مالیات بر ارزش افزوده باشد. این دیدگاه توسط مطالعه‌ای که مکانیسم‌های بازپرداخت مالیات بر ارزش افزوده را در 36 اقتصاد در سرتاسر جهان بررسی می‌کند، بررسی و عنوان می شود. حتی در اقتصاد هایی که رویه‌های بازپرداخت وجود دارد، کسب‌ و کار ها اغلب این فرآیند را پیچیده می‌دانند. در این مطالعه رفتار مقامات مالیاتی در مورد اعتبارات مالیات بر ارزش افزوده اضافی، حجم مطالبات بازپرداخت، رویه ‌هایی که مدعیان بازپرداخت دنبال می‌کنند و زمان مورد نیاز مقامات مالیاتی برای رسیدگی به بازپرداخت‌ ها را مورد بررسی قرار داد. این مطالعات همچنین نشان می دهد که محدودیت های زمانی قانونی برای بازپرداخت بسیار مهم است اما اغلب در عمل اعمال نمی شود. تأخیر ها و ناکارآمدی‌ ها در سیستم ‌های بازپرداخت مالیات بر ارزش افزوده اغلب ناشی از ترس از سوء استفاده و همچنین مستعد تقلب بودن این سیستم است. 

چرا حسابرسی مالیاتی اهمیت دارد؟

حسابرسی مالیاتی نقش مهمی در حصول اطمینان از رعایت مالیات دارد. با این وجود، حسابرسی مالیاتی یکی از حساس ترین تعاملات بین مالیات دهندگان و سازمان مالیاتی است. بسته به تعداد و نوع تعاملات (بازدید میدانی توسط حسابرس یا بازدید اداری توسط مؤدی) و سطح اسناد درخواستی حسابرس، انجام یک سری کار ها را به میزان کم یا زیاد بر مالیات دهنده تحمیل می کند. بنابراین ضروری است که چارچوب قانونی مناسب برای اطمینان از یکپارچگی در نحوه انجام حسابرسی مقامات مالیاتی وجود داشته باشد.